اندر احوالات شیخ خاموش، هاشمی شاهرودی

«مدت‌ها قبل کسی به گوش آقای هاشمی شاهرودی، رئیس قوه قضاییه می‌رساند که آقای مرتضوی گفته ‌است، اگر قوه قضاییه چهار ستون داشته‌ باشد، سه ستون آن من هستم و یک ستون هم جناب شاهرودی. آقای هاشمی شاهرودی در پاسخ می‌گوید: آن یک ستون هم خودش است، نه من.»  

صرف‌نظر از اعتبار این نقل قول، به نظر می‌رسد واقعیت قوه قضاییه جز این نباشد. دستگاهی که باید داد مردم بستاند در این سال‌ها تبدیل به بیدادگاهی شده ‌است که گردانندگان واقعی آن نه هاشمی شاهرودی‌ها، بلکه مرتضوی‌هایی هستند که به نام بد شهره شده‌اند. قاضی جوان سال‌های نه چندان دور دادگاه انقلاب و دادستان امروز تهران هیچ پروایی ندارد از نمایش عناد خود با اصلاح‌طلبان و هر آنکه متفاوت با جریان سیاسی متبوع او می‌اندیشد. حال آنکه اولین و بدیهی‌ترین اصل قضاوت «بی‌طرفی» است که انگار در قاموس مرتضوی‌ها به هیچ وجهی نمی‌گنجد. از این رو قوه قضاییه در چنگال مرتضوی اعتبار خود را نه از افکار عمومی، بلکه از کسانی چون حسین شریعتمداری و تیم پرونده‌سازی کیهان می‌گیرند. بازخوانی رویدادهای سیاسی این سال‌ها نیز نشان از ارتباط همه‌جانبه این دو گروه با یکدیگر دارد، گروهی در قوه قضاییه با محوریت مرتضوی و گروهی در روزنامه کیهان با محوریت شریعتمداری. یکی می‌برد و دیگری می‌دوزد. کیهان پرونده‌ می‌سازد و قوه قضاییه دست به اقداماتی نظیر بازداشت سیاسی‌ها و دگراندیشان می‌زند و بالعکس. گاهی ما به طنز در تحریریه می‌گوییم، اگر می‌خواهید بدانید این ماه چه کسانی بازداشت می‌شوند، ستون «اخبار ویژه» کیهان را بخوانید.
اما سخن سر آقای هاشمی شاهرودی، رئیس قوه قضاییه بود، کسی که این روزها نگاه‌های بسیاری را به خود جلب کرده ‌است. خاتمی به او نامه می‌نویسد، موسوی نیز چنین می‌کند. خانواده‌های زندانیان سیاسی خود را به آب و آتش می‌زنند که عریضه‌های خود را به دستش برسانند، اما او همچنان ساکت است تا این گمان قوت بیشتری بگیرد که قوه قضاییه از دست رئیس خارج شده ‌است؛ هر چند که این عدم اختیار از بار گناهان هاشمی شاهرودی نمی‌کاهد. او با سکوت خود مهر تاییدی می‌زند بر اقدامات ضدانسانی مرتضوی‌ها و به نظر من حتی راضی به جنایاتی نظیر شکنجه هم هست. مروری بر حرف‌های دیروز او و خط و نشان‌هایی که برای همکاران شبکه‌های ماهواره‌ای و وبسایت‌های – به زعم او - ضد انقلاب کشیده گویای این حقیقت است. آقای هاشمی شاهرودی نامه همه خانواده‌های زندانیان سیاسی، موسوی، خاتمی و فعالان حقوق بشر را بی‌پاسخ گذاشته است و پس از سه هفته اولین سخنی که می‌گوید، تهدید مخالفان است و بس. همیشه از کنش افراد می‌توان پی به دیدگاه‌ها و تفکراتشان برد. کنش آقای هاشمی شاهرودی در این روزها نیز می‌تواند ما را با مرام و مسلک او آشنا سازد.

نظرات 5 + ارسال نظر
ایماگر دوشنبه 15 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:02 ب.ظ http://imayan.blogsky.com/

ما ذاتاً آدم‌های خوش‌بینی هستیم( به خلاف کسانی که می‌گویند اینها سر و تهشان یک کرباسند و ...) برای همین سالهاست که به شاهرودی حسن ظن داشتیم که با دیگران فرق می‌کند. همین دیدگاه را در سطحی دیگر در مورد رهبر داشتیم که نه بابا، او با احمدی‌نژادی‌ها نیست که دیدیم چقدر نادرست از کار درآمد.
می‌خواستم یک پست بنویسم با عنوان« زنده‌باد بقّال سر کوچه‌ ما» وقتی تحلیل‌ها اشتباه از کار درمی‌آید و شایعات درست، چه می‌توان گفت؟

آرش دوشنبه 15 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:53 ب.ظ

سلام دوست خوبم
وبلاگ قشنگی داری.با تبادل لینک با سایت زاویه موافقی؟
www.zavyeh.com
اگه موافقی من رو به اسم بهترین سایت ایرانی لینک کن و خبرم کن.
اگه سایت به هر دلیلی بسته بود:
www.arash-soft.blogsky.com
و اگه قبلا لینکم کردی یه نگاهی به صفحه اول سایت زاویه بکن.ببین تو چند تا صفحه لینک شدی!
اگه لینکم کردی و لینکت نبود سریع خبرم کن.
آرش مدیریت سایت زاویه
www.zavyeh.com

بهاره سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 03:20 ق.ظ http://doostdare_danesh.persianblo.ir

سلام

درود بر همت شما

....

یا اجازه لینکتون می کنم

موفق باشید و پایدار

بهاره سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:37 ب.ظ

ظاهرا برای خروج شما از این وضعیت ... جامعه باید خارج بشه از وضعیت موجود!!

برای هرچه بهتر انجام شدن این خروج دعا و تلاش می کنیم البته به اندازه بضاعت

خروس خوان سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 03:52 ب.ظ http://khoruskhan.blogspot.com/2009_07_01_archive.html

و به همه این‌ها اضافه کن فرمان ایشان در آخرین روزهای تصدی مسئولیت ، برای خاتمه بخشیدن به استقلال ۶۰‌ساله وکلا. یعنی پیشاپیش برگزاری غریبانه مجلس ختم جناب "عدالت"!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد