«کوچه علی چپ» و «کلاهبرداری بزرگ»

 

ضرب‌المثل جالبی است که همه ما ایرانیان در زندگی حداقل چندباری به کارش برده‌ایم؛ می‌گویند، طرف خودش را به «کوچه علی چپ» زده است که حکایت از رندی و نقش بازی کردن به صورت آشکار دارد؛ حقیقت را می‌داند و وانمود می‌کند که نمی‌داند، باشد که «لنگان خرک خویش به منزل برساند» (ابن یمین).
دلم این روزها برای خودمان می‌سوزد که دولتمردان و حاکمانی داریم همیشه در «کوچه علی چپ». می‌دانند چه کرده‌اند و در اطرافشان چه می‌گذرد و با این حال گونه‌ای سخن می‌گویند که انگار از هیچ چیزی خبر ندارند یا اینکه هیچ اتفاقی نیفتاده است. مصادیق فراوانند اما اینجا به یکی دو نمونه آن بیشتر اشاره نمی‌کنم که همین برای اثبات بی‌اخلاقی هر کسی کافی است.
چند وقتی است مهدی کروبی اسنادی منتشر می‌کند از فجایع بازداشتگاه‌ها و تجاوز به پسران و دخترانی که به نتایج انتخابات معترض بودند و هستند. شیوه‌اش هم این‌گونه بوده که اول هر سندی را به مسئولان قضایی و حکومتی ارائه می‌کند و بعد که نتیجه‌ای نمی‌گیرد آن را در اختیار عموم قرار می‌دهد. هر بار هم مسئولان این سندها را می‌گیرند و می‌گویند، کروبی هیچ سندی ارائه نکرده و الخ.  

دو روز قبل در روزنامه‌ها خواندم که محمدرضا باهنر هم به این جمع اضافه شده و می‌گوید، اگر کروبی سندی در راستی ادعاهای خود ارائه ندهد باید به اتهاماتش رسیدگی شود، دقیقا همان جملاتی که مسئولان قضایی کشور و ایضا کیهان و همفکرانشان به کار می‌برند.
در همان روز خواندم که احمدی‌نژاد گفته است، معترضان به نتایج انتخابات تاکنون هیچ سندی ارائه نکرده‌اند، حال آنکه فقط کمیته صیانت از آرا به ریاست حجت‌الاسلام محتشمی‌پور بیش از 10 بیانیه تفصیلی منتشر کرده که در آن شرح همه تخلافات انتخاباتی جز به جز آمده است. جالب آنکه برخی از این تخفلات آن‌قدر علنی و آشکار است که اگر در دادگاه بی‌طرفی به آنها رسیدگی شود، ملتی به آن می‌تواند شهادت بدهد.
این‌ها مرا یاد داستانی که بر یکی نزدیکانم گذشته است، می‌اندازد. چند سال قبل یکی از اعضای خانواده‌ام که برای کاری به یکی از کشورهای فقیر اروپای شرقی سفر کرده بود به فروشگاهی می‌رود و اجناسی به نیت سوغات می‌خرد. بعد که پول اجناس را تحویل فروشنده می‌دهد، فروشنده می‌گوید شما هیچ پولی پرداخت نکرده‌اید. تصور کنید چه موقعیت عجیبی است. طرف پول را گرفته، اما انکارش می‌کند. در چنین موقعیتی چه می‌توان کرد؟
حالا کروبی، موسوی و سایر اصلاح‌طلبان مرتب سند ارائه می‌کنند و طرف مقابل می‌گوید که شما هیچ سندی ندارید. اصلا شکل بازی تغییر کرده است. ماجرا به یک کلاهبرداری بزرگ می‌ماند و بدتر آنکه قاضی و دادگاه هم به روشنی جانب آن کلاهبردار را می‌گیرند. چنین است وضعیت امروز کشور اسلامی ما.  

نظرات 8 + ارسال نظر
مهتا جمعه 20 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 06:28 ب.ظ http://www.azroozha.blogspot.com

والله اینقدر همه چی قاطی هست که وزیر وکیل شده وکیل قاضی شده . قاضی بازجو شده .. ب....

ایماگر جمعه 20 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:58 ب.ظ http://imayan.blogsky.com/

در فرهنگ عامه می‌گویند که«طرف دستش را پیش گرفته که پس نیفتد» و در فرهنگ سیاسی این روزها به آن «فرار به جلو» نیز همی‌گویند.
در فرهنگ کوچه نیز تعابیری برای اینگونه گفتار و کردار هست که به دلیل خلاف ادب بودن از آوردن آن معذوریم.

مهرنوش شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:41 ب.ظ

این روزها نداشتن وجدان باعث می شود راحت زندگی کنی اما بهتر است بعضی ها بدانند (از مکافات عمل غافل نشو/ گندم از گندم بروید جو ز جو) خوش بحالشان ندارند راحتند به خدا

ایماگر سه‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 06:59 ق.ظ

آقا اسمت ناموجود است خودت حق نداری بیش از دو سه روز ناموجود شوی :)

به روی چشم.

پرینت و تکثیر کنید پنج‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:28 ب.ظ

قدسیان،
اینجا فلسطین است...
---
آری، ما براندازیم
ما برانداز ستمکارانیم
ما برانداز دروغیم
ما برانداز نفاق و جهلیم

ایماگر چهارشنبه 8 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 02:37 ق.ظ

تق تق تق...کسی خونه هست؟

من هنوز زنده ام و سالم، به کوری چشم کودتاگران. بله عیار جان، نگران نباش.

الینا پنج‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 05:12 ق.ظ

سر من از این همه اسم داره میترکه
دارم از این همه دروغ سرسام میگیرم

قشنگ این فضا داره هممون رو از چار جهت له میکنه

یکی بیاد برام دووم بیار رفیق رو سر بده !

ایماگر یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 10:59 ق.ظ

خطّی، خبری، حرکتی... ای بابا.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد