در حاشیه توقیف روزنامه اعتماد ملی
قابل پیش‌بینی بود توقیف روزنامه اعتماد ملی، به‌خصوص پس از انتشار نامه افشاگرانه مهدی کروبی درباره فجایع بازداشت‌گاه‌ها و حمله کودتاچیان به او. امروز پرونده روزنامه اعتماد ملی بسته شد - حداقل تا زمانی که دولت کودتا بر سر کار است - و بعید می‌دانم اعتراضات مهدی کروبی هم به جایی برسد. به این ترتیب اصلاح‌طلبان یکی دیگر از معدود تریبون‌های خود را از دست دادند تا ارتباطات آنان با توده‌ها دشوارتر از پیش شود. اما این اقدام یک پیام هم برای محمد صادق لاریجانی داشت، او که تازه از امروز بر صندلی ریاست قوه قضاییه تکیه زده است.
در روزهای اخیر شایعاتی درباره اختلاف صادق لاریجانی با مرتضوی و دیگر عوامل کودتا شنیده می‌شد. مثلا می‌گفتند که لاریجانی شرط پذیرش ریاست قوه فضاییه را برکناری سعید مرتضوی قرار داده است یا اینکه او معتقد به تقلب در انتخابات است و... حتی امروز صبح که حکم توقیف یک روزه اعتماد ملی صادر شده بود، می‌گفتند لاریجانی با این حکم مخالفت کرده چرا که تمایلی ندارد اولین روز کاری‌اش با چنین بحرانی مصادف شود و...
اگر این شایعات راست باشند، توقیف روزنامه اعتماد ملی، آغاز یک مبارزه نفس‌گیر میان او با مرتضوی و دارودسته‌اش است که بدجور ریشه در قوه قضاییه دوانده‌اند و باید دید که در نهایت، برنده این ماراتن چه کسی خواهد بود.
گذشته از این، توقیف اعتماد ملی زمینه امتحان زودرس لاریجانی را فراهم می‌کند. او از هم اکنون عهده‌دار ریاست قوه قضاییه است و امروز صبح نیز خاطرنشان کرده که در دستگاه او باید عدالت حکم‌فرما باشد. حال این گوی و این میدان. حکم توقیف روزنامه اعتماد ملی کاملا ناعادلانه است. آیا لاریجانی در برابر این بی‌عدالتی موضع می‌گیرد؟ به زودی مشخص می شود.
تکمله: برای دوستان و همکارانم در روزنامه اعتماد ملی واقعا متاسفم. می دانم که تازه از فردا روزهای سختشان شروع می شود، روزهای خانه نشینی. امید داشته باشید بچه ها.
۱- چقدر ناامید؟؟ (نظر به اینکه گفتید تنها تریبون اصلاح طلبان از دست رفت) درست است که می تواند کمی ناراحت کننده باشد ولی این همه نگران کننده نیست به نظرم.
۲- مگر توقیف اعتماد ملی موقت و فقط تا روز سه شنبه نبود؟
نه، توقیف دائم شده. این هم از بازی های کثیفشان بود که اول توقیف یک روزه کنند بعد بگویند که شایعه است و خلاصه آن قدر شلوغ و پیچیده کنند که خبر واقعی دیده نشود.
با درود و مهر. من آقا یا خانم مهران را نمیشناسم. ابتدای به ساکن برایم طرح فرستاد و من برای تشویقش منتشرشان کردم. اتفاقاً پیشنهاد کردم برایش وبلاگ مستقلی راه اندازی کنم. اما خواست اینگونه ادامه بدهد. بر عکس باید با کارش برخورد بشود تا تکمیل بشود. حالا نمیخواهی برنجد همیشه اسم مستعار و ناشناس که هست. در ثانی کسی که هنری عرضه می کند باید تاب نقد هم داشته باشد
لاریجانی هرچه هست، آدم مستقلی است خیلی بعید می‌دانم که مرتضوی با او برخورد جدّی پیدا نکند.
روزای عمرم قد به شناخت لاریجانی تا به حال نداده است، هرچند که به شناخت کروبی و موسوی و ... قد نمی‌داد اما نفس ِ کار این بود که همه‌ی ما چشم امیدمان به این دو بود ... از روی نا امیدی به هرحال حوصله ی شناخت لاریجانی رو ندارم؛ ولی تا اینجاش می دونم که دوست تر می‌دارد که با کودتا همخوانی نداشته باشد. اما دیگر دل دل کردن برای مان بس شده است ، این توقیف ضرر بزرگی بود برای خودشان ، به ما خوب کرده اند خوب.
سلام
ذیل کامنتهایتان معمولا چیزکی می نویسم ... رویت میشه آیا !؟
نه، تا حالا دقت نکرده بودم. از این به بعد سری به کامنت‌هایم می‌زنم.